السلام علیک یا ابا عبدالله
کشتی دل شیعه شکسته ست بیا در ساحل غم به خون نشسته ست بیا
در بیت خدا پای عدو باز شده دستان علی (ع) هنوز بسته ست بیا
فلسفه عزادارى بر امامان چیست؟
عاشق اگر عاشق باشد، خود مىگرید پس چرا با برانگیختن احساساتش اشکش را در بیاوریم و آیا این اشکها نقش تربیتى دارد؟
مساله گریه و عزادارى بر حضرت سید الشهدا علیه السلام از افضل قربات است و فلسفههاى سازنده و تربیتى متعددى دارد از جمله زنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضتحسینى.
الهام روح انقلاب، آزادگى، شهادتطلبى، ایثار و حقیقتجویى.
پیوند عمیق عاطفى بین امت و الگوهاى راستین.
اقامه مجالس دینى در سطح وسیع و آشنا شدن تودهها با معارف دینى.
پالایش روح و تزکیه نفس.
اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم و ... اما اینکه اشک و گریه خود به خود به وجود مىآید یا باید با تلقین و برانگیختن احساسات ایجاد شود، مقوله دیگرى است.
مسلما هر مسلمان پاک طینتى با یادآوردن مصائب ابا عبدالله و عظمتى که آن حضرت به وجود آورد، اشک سوز و گاه اشک شوق مىریزد، ولى مجالس روضه خوانى نقش تذکار و یادآورى دارند نه تلقین واین، با خواندن روضههاى صحیح و واقعى به دست مىآید، نه پیرایهها و خرافات. در ضمن خلاقیت هنرى مانند بیان کردن حقایق با اشعار زیبا یا صداى خوب نیز مساله مهمى است و نقش بسیار ارزندهاى در جذب تودهها و سیراب کردن عواطف دارد. اصولا یکى از روشهاى بلند دین بویژه اسلام آن است که همه چیزش با هنر آمیخته شده و همراه با زیباترین آفرینشهاى هنرى توانسته استحقایق بلند را شیره جان مردم سازد و در اعماق وجود آنان جایگزین کند