آخدا
دارم از غصه می میرم آخدا من دارم آتیش می گیرم آخدا
دارم از یاد گناهام می سوزم واسه رسوایی فردام می سوزم
من می خوام در خونت داد بزنم از خوبی های تو فریاد بزنم
به خدا یاد گناه جهنمه بد تر از جهنم آتیش قهه
آتیش خجالت آبم می کنه یاد محشرت کبابم می کنه
یاد روزی که بی آبرو می شم چه جوری با علی روبرو می شم
منو تو جهنمم می خوای ببر اما پیش علی آبرو بخر
تا سحر با گریه منت می کشم آخه از علی خجالت می کشم
چه جوری امامم و صدا کنم؟ تو روی علی چه طور نیگا کنم؟
دلم امشب دیگه طاقت نداره یاد کوفه افتاده بی قراره
هر چیم بدم بازم امید دارم از در خونه تو نوید دارم
چه خدا نزدیک است
لب درگاه عبودیت توست
به کناری بزن این ، پرده حجب
همنوا شو ، تو با زمزمه سبز حیات
به زلالیت چشمان بهاری که گریست
او همین نزدیکی است ، عطر او در تن باغ ، نور او در مهتاب
به نم آه و هموایی دست
تاری پنجره بگرفته ، نگاهش کردم
باغ آرام و هوایی دلچسب
ذهن نمناک درخت ، بوی باران می داد
جیرجیرک ، در باغ ، آخرین شعر خودش را می خواند
حسن یوسف آرام ، سوزنی از گل سرخ قرض گرفت
پشت پیراهن برگش را دوخت
کفشدوزک به لب غنچه سرخ ، بوسه ای زد و گریخت
ماهی کوچک حوض ، خواب دریایی خود را می گفت
و همه ماهی ها ، باله جنبان گفتند :
خواب خوبی ست ، خدا خیر کند
شیشه عطر بهار ، لب دیوار شکست
و هوا ، پر شد از بوی خدا
لب پاشویه نشستم ،چه زلال است این آب
ماه در حوض ، خودش را می شست
دست در حوض زدم
ماه شرمنده ، خجل ، پیچ و تابی به خودش داد و گریخت
نردبان گفت به مهتاب : آسمان را تو بیاور تا بام
بام تا صحن حیاتش ، با من
غبطه خوردم به درخت
غبطه خوردم به گل اطلسی کنج حیات
گل شیپوری ، سر به گوش گل کوکب می گفت :
صبحدم وقت نماز ، من صدایت کردم
خواب اگر می ماندی ، صبح در باغ ، خجل میگشتی
قاصدک ، شاد و سبکبال و رها ، نامه سوسن و سنبل را داد
سرو ، با طمانینه وضو کامل کرد ، رفت سروقت نماز
پیچک گوشه باغ ، چون که بازوش دگر تاب نداشت ،
دست بر خاک تیمم می کرد
جیرجیرک از دور ، آخرین مصرع شعرش را خواند
همهمه در دل باغ
بلبل از شاخه به آواز بخواند :
سرو قامت بسته است ، وقت تنگ است ، شتاب
همه قامت بستند ، باغ می رفت ملاقات خدا
جیرجیرک ، شنل سبزخودش را بتکاند ، ماند در آخر صف
باغ پر بود ز تسبیح خدا
من خجل از همه غفلت خویش
دست و پایم گم شد ، نرسیدم به نماز
گل میمون خندید و گل مریم هم
سرو در بین رکوع ، آنقدر ماند که شبنم برسد
من که یک عمر به دنبال خدا می گشتم
امشب این گوشه باغ ، او صدایم میکرد
من چه اندازه دلم بیدار است
من خدا را دیدم
پشت آن کوکب سرخ ، لای آن بوته رز
قامت سرو بلند ، برق آن پولک ماهی در آب
عطر آن یاس سپید ، نور آن ماه قشنگ
خنک آبی آب ، روی آرامش خواب گل یخ
چه خدایی دارم ، چه به من نزدیک است
این نهانخانه ذکر ، پر شد از آیت او
من ، پر از شوق خدا
گل آلاله به آرامی گفت :
چشم اگر باز کنی همه جا خواهی دید ، او همین نزدیکی است
پشت هر بارش باران بهار
بعد هر قوس و قزح
لای هر پیچ اقاقی ، در باغ
پشت راز گل سرخ ، مهر آن مهر گیاه
هر اناری به درخت ، گره مشت خداست
مشت او باز کنید
دانه سرخ انار ، همه تسبیح خدا
باغ ، لوح زیبای وجود
هر درخت ، سوره ای از هستی
برگ هایش همه آیات خدا
آیه ای سبز تر از این دیدی ؟
تو به یک شبنم اگر خیره شوی ، طپش ابر بهاری پیداست
گوش اگر باز کنی ، سر گلدسته کاچ
بلبل از شوق ، اذان می گوید
تو مناجات شب زنجره را می شنوی
خاک این باغ ، پس از موسم سرما ، هر سال
پر شد از ذکر معاد
بوم نقاشی به این زیبایی ؟
و خدا قلم خلقت خود ، برد به رنگ
رنگ سبزی برداشت سرو و شمشاد و صنوبر و کمی بوته شبدر پایین
و سپس ، سرخی آن گل و پرهای شقایق و کمی لاله ناب
آبی آب و دم بلبل و شب بو و کنارش سنبل
زرد بر بال قناری و رز و گندم پاک
این همه جلوه هستی ، از کیست ؟
یاس از آن دور صدا کرد ، خدا
گل سرخ خوش بو ، غنچه کوچک خود را ، به بغل سخت فشرد
غنچه کوچک مینای صبور ، چشمکی زد به ستاره و شکفت
گل محبوبه شب ، عطر خود را زد و یک گوشه نشست
دل باغ ، هوس باران داشت
قطره ای ریخت به پاشویه حوض
و نسیم ، آمد آن را برداشت ، برد تا خانه ابر
آب پاشویه ، پیامی می برد
تا که آن ابر سپید ، دل خود را بتکاند فردا
ناودان زمزمه کرد ، بارش ابر صفایی دارد
صبح فردا دل من ، میزبان طپش جاری آب
حلزونی کوچک ، بی خبر از همه جا ،
قامت خسته خود را ، تنها ، پشت یک برگ درخت تماشا می کرد
چه حیاتی جاری است ، در تن زنده باغ
روح من ، پر ادراک خداست
گل نیلوفر گفت ، همه جا آیت اوست
دیدنش آسان است ، سخت آن است ، نبینی او را
شب که از نیمه گذشت
من و شب بو و گل یاس و همه ماهی ها
به جماعت ، چه نمازی خواندیم
دیروز ..... امروز
دیروز الو!الو ! یا حسین . آنجا جبهه است ؟؟؟
امروز شماره مورد نظر در دسترس نمی باشد the mobile set is off .عشق بی پاسخ
دیروز خدا همراهمان بود
امروز تلفن همراه ...
دیروز پلاک ها آدرسی از بهشت ..
امروز همه آدرس ها گم .
دیروز زنده باد بسیجی ، بی حجاب محتاج نگاه دیگران است
امروز ، نگاه زاده علاقه است ، حجاب کیلو چند ؟؟
دیروز ، آهنگران / شجریان ، صدای خاطره ها
امروز ، جونیفر لوپز ، انریکو ، شکیلا
دیروز، آب و آیینه و قرآن ، خدانگهدار.
امروز ، گود نایت ، بای بای
دیروز جبهه ، جنگ ، کربلا
امروز، بزن به سیم آخر ، دیوونه شو مثله ما
دیروز کربلای 1 ، کربلای 2 ، کربلای 3
امروز 50 میلیارد باد هوا ، خیالی نیست
دیروز ماشین اداره ، بیت المال
امروز ماشین اداره ، مال البیت
دیروز ، پای مصنوعی ، دستان نا مرئی
امروز ، اعتیاد ، هپاتیت ،HIV
دیروز ، نه شرقی نه غربی ...
امروز ، تئوری قرص های اکستازی
دیروز سلام بر چشمان شیشه ای
امروز یک میلیون جراحی بینی ، لنزهای رنگی
دیروز آژیر قرمز ، اضطراب های زرد ، انتظار های سپید
امروز ، عشق هایی کز پی رنگی بود.... .
دیروز سفر به چزابه ، از کرخه تا راین ، بوی پیراهن یوسف
امروز " توکیو بدون توقف "
دیروز ، انبوه جانبازان شیمیایی
امروز ، رادیو فردا ، موج BBC
دیروز، غروب جمعه انتظار ..
امروز ، غروب شد باز خیالت به سرم زد
دیروز ، وضعیت زرد ، آژیر قرمز ، خطر
امروز ، کمر بند های لاغری بی خطر
دیروز ، عشق ، ایثار ، فداکاری
امروز ، بی خیال بابا بیا پارتی
دیروز، نخل های افسرده ، زیتون های کال
امروز ،CD جشن جدید استقلال
و امروز هنوز نسیم لبخند های بسیجی ما را به فردا امیدوار کرده
...بسم الله الرحمن الرحیم...
با سلام ؛
این هفته نیز به قولی که داده بودیم به سراغ بخش دیگری از قرص های روان گردان میرویم . به امید آنکه کمی به اطلاعات شما بیفزاییم .
..با تشکر فراوان..
...آثار مصرف اکستازی…
حمید ع. هجده سال دارد. وی دانشآموز دورة پیشدانشگاهی است. حمید را در بخش اعصاب و روان یکی از بیمارستانهای تهران بستری کردهاند. وی که در حدود یک ماه پیش به قصد خودکشی رگ دست خود را از ناحیة مچ بریده است، در پاسخ به این سؤال که چرا اکستازی مصرف میکند، میگوید: «شادیاش را نمیشود وصف کرد.
دکتر آذردخت مفیدی، روانپزشک و روانکاو سازمان پزشکی قانونی کشور، آثار مصرف اکستازی را بر روان اینگونه تشریح میکند: «روان به سه جزء خودآگاه، پیشآگاه و ناخودآگاه تقسیم میشود. در سطح خودآگاه، انگیزهها، رفتارها و احساساتی مطرح هستند که نسبت به آنها آگاهی داریم. تفکرات و احساسات موجود در سطح پیشآگاه با تمرکز قابل دسترسیاند و نسبت به سطح ناخودآگاه آگاهی نداریم. اکستازی به معنای جذبه است. جذبه حالتی در روان است که در آن سطح خودآگاه موقتاً محو میشود و فرد در مقابل سطح پیشآگاه و ناخودآگاه خود قرار میگیرد. احساسات، تفکرات و اعمال ما را سطح خودآگاه کنترل میکند. با از بین رفتن کنترل خودآگاه، افکار و تعارضات ناخودآگاه بروز میکنند. برای مثال، فردی را در نظر بگیرید که از اجتماع وحشت دارد. این فرد در شرایط معمولی ارتباط صمیمانهای با اطرافیان برقرار نمیکند. اما به دنبال مصرف این دارو، ترس خودآگاه وی از اجتماع محو میشود و تمایل فرد به برقراری ارتباطات اجتماعی افزایش مییابد. همچنین در شرایط طبیعی، مواجه شدن ما با عوامل استرسزا موجب ترشح هورمونهای خاصی میشود که بدن را در وضعیت فرار و گریز قرار میدهد. مصرف اکستازی نیز چنین وضعیتی را در بدن ایجاد میکند. تمام مکانیسمهای دفاعی بدن به کار میافتند و انرژی فرد زیاد میشود.
مهمترین اثر این دارو امنیتبخشی روانی است. بهطور کلی، انگیزة انسان برای هر عملی از سه عامل منشأ میگیرد: عشق، ترس و گناه. این نوع داروهای روانگردان احساس ترس و گناه را در روان به حداقل میرسانند. در نتیجه، اعتمادبهنفس فرد افزایش مییابد و تمایل طبیعی او برای برقراری ارتباط صمیمانة فیزیکی و عاطفی زنده میشود. هر فرد با رشد مکانیسمهای روانی خود احساس امنیت میکند و با محیط پیرامونش سازگار میشود. اگر فردی احساس امنیت را با مصرف دارو یا مادة خاصی به روان خود القا کند، در درازمدت تواناییاش برای خلق چنین شرایطی به حداقل میرسد. یعنی اکستازی یک شخصیت کاذب ایجاد میکند و به دنبال قطع دارو، فرد به وضعیت روانی نابسامان اولیه بازمیگردد.»
دکتر فربد فدایی، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه، در مورد آثار مصرف اکستازی میگوید: «این دارو باعث ایجاد احساس سرخوشی و قدرت میشود. توجه و تمرکز فرد نیز به دنبال مصرف اکستازی افزایش مییابد.» اثر،20،اِم دی.اِم آ تا 40 دقیقه پس از خوردن قرص اکستازی ظاهر میشود. احساس خشنودی، نشاط، صمیمیت و نزدیکی به افراد به شکل افراطی در فرد بهوجود میآید. این آثار 60 تا 90 دقیقه پس از مصرف اکستازی به حداکثر خود میرسند و 3 تا 4 ساعت پس از مصرف از بین میروند و خستگی، اضطراب و افسردگی جانشین آنها میشود.
دکتر مهدیس کامکار، روانپزشک، به اختلالات درکی ناشی از مصرف اکستازی اشاره میکند: «درک هر پنج حس در فرد مختل میشود. یعنی فرد بدون وجود محرک خارجی، حسی را درک میکند. در حالت طبیعی، برای درک هر حس، قسمتی از قشر مخ فعال میشود. به دنبال ایجاد اختلال در سیستم اعصاب مرکزی، مناطق مختلف قشر مخ بدون وجود محرک واقعی فعال میشوند. شایعترین توهم در این میان مربوط به حس بویایی است. یا اینکه فرد صدایی را میبیند و میشنود. اصطلاح جیغ بنفش را برای فهم بهتر این وضعیت مثال میزنم. یعنی هم صدای جیغ را میشنود و هم آن را به رنگ بنفش میبیند. همچنین، درک هر حس زیاد میشود. برای مثال، فرد صدای شخصی را که در نزدیکی او نشسته است از فواصل دوردست میشنود، یا ماه را لمس میکند. این وضعیت بسیار وحشتناک و رعبآور است و فرد دچار روانپریشی میشود. به دنبال مصرف اکستازی، شعور، آگاهی و روان فرد مختل میشود. او نمیداند که کجاست، کیست و متعلق به چه زمانی است. همچنین، این ماده آستانة تحریکپذیری روانی را پایین میآورد.»
دکتر ساحل همتیگرکانی، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، میگوید: «اکستازی بر قدرت سنجش واقعیت اثر میگذارد و فرد را مستعد جنون میکند. این افراد بخصوص نسبت به حرکات غیرکلامی اطرافیان حساس میشوند. مثلاً فکر میکنند که سایرین مشغول بدگویی از آنان هستند. مشکل دیگری که در مصرفکنندگان اکستازی ظاهر میشود «سندروم پس از توهم»2 است. متأسفانه در نیمی از مصرفکنندگان، این سندروم بروز میکند. به این ترتیب که شخص، پس از محو آثار اکستازی، تجربیات زمان سرخوشی را درک میکند. این وضعیت ناخواسته، موجب افزایش میل به خودکشی در این گروه میشود.»
افزایش قوای فکری، افزایش احساس رضایت از وضع موجود، افزایش انرژی بدن، احساس راحتی و آرامش، احساس نزدیکی و تعلق به دیگران، احساس عشق و یکدلی و بخشش و عفو، تقویت حس قدردانی، احساس عطش، کاهش تمایل به خوردن، اصرار به در آغوش گرفتن و بوسیدن دیگران، افزایش سرعت عمل، حرکات غیرارادی چشم، غیرارادی بودن احساسات، پرچانگی و حرکت دادن زبان و فک، دندان قروچه یا ساییدن دندانها به هم، گرفتگی عضلات، افزایش ضربان قلب، پرفشاری خون، بیقراری، اضطراب، نگرانی، لرزش اندامها، افزایش دمای بدن یا کاهش آن، از دست رفتن آب بدن، سردرد، سرگیجه و از بین رفتن تعادل از دیگر علائم مصرف داروی روانافزای اکستازی هستند. به دنبال افزایش فعالیت سیستم عصبی خودکار و پرفشاری خون، فرد مستعدِ ابتلا به حملات قلبی و مغزی میشود. بهعلاوه، گاه کاهش حجم آب بدن آنقدر زیاد است که منجر به مرگ فرد در نتیجة کاهش حجم خون میشود. اکستازی هیپوتالاموس یعنی مرکز تنظیم حرارت بدن را نیز تحت تأثیر خود قرار میدهد. در نتیجه دمای بدن مصرفکننده به شکل غیرقابل مهاری بالا یا پایین میرود.
سالروز شهادت اسوه صبر و تقوی
حضرت زینب کبری سلام الله علیها
بر حضرت ولیعصر (عج)
و همه مسلمانان تسلیت باد
یا زینب (س)ا شفعی لی فی الجنة
سر نى در نینوا مىماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا مىماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابرى از ریا مىماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا مىماند اگر زینب نبود
زخمه زخمىترین فریاد، در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا مىماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر،استخوان اشگ سرخ
در گلوى چشمها مىماند اگر زینب نبود
ذو الجناح داد خواهى،بىسوار و بىلگام
در بیابانها رها مىماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ،سیل انقلاب
پشت کوه فتنهها مىماند اگر زینب نبود
التماس دعا
...بسم الله الرحمن الرحیم...
پدر معنا ، پدر درک است
پدر تنها ، که امیدش فقط تَرک است
پدر بی مدعا،اما پراز عشق است
پدر پر محتوا،اما چرا بِشکست
پدر هردم زتنهایی کسی دارد
پدر با زخم دل هم، همرهی دارد
پدر در عمر خویش خود راندیده
پدر با عشق بسیار غم خریده
پدر بی احترام کز ما، پدر باشد
پدر در تاب این دنیا پدر باشد
پدر خسته ،ولی امید به هر ترفند
پدر تنها، ولی عاشق ز هر فرزند
پدر یاور، ولیکن بی غرور وپاک
پدر سرور، رود کز بین ما در خاک
پدر بوسم، من آن دستِ پر از زخم ات
پدر بخشش زتو باشد، زما دراین همه ظلمت
پدر نیست هیچ کسی جایت
پدر الله نگهدارت
ولادت امام علی(ع) بر تمام مسلملنان و عاشقان آن حضرت مبارک باد.
...خون پاک تو، به حلقوم یهودا نرود...
سنگ بردار و بزن این شب آویزان را
تا که برهم بزنی خواب خوش شیطان را
سنگ «قانون» دهانکوب زمین است بزن!
آه! موسیقی خشم تو همین است بزن!
زندگی زیر لگدهای هیولا، سخت است
رقص شیطان، وسط مسجدالاقصی سخت است
باز کن دفتر این پنجرهی نارس را
خط بزن فصل کبوترکشی کرکس را
چیست در کام هیولا؟ ـ قطرات خونت ـ
طعم والتینت یا شاخهی والزیتونت
باز هم صاعقه افتاده به گیسوهایت
تیرباران شده آواز پرستوهایت
ناگهان راه بر این نغمهی جاری بستند
ناگهان، پنجرهای را که نداری بستند
پنجه انداخته این بار هیولا، در تو
تا که خاموش شود لیلةالاسری در تو
وای اگر نور تو بر روزنهی شب نزند
این تبر نیست اگر بر تنهی شب نزند
یا که خاکی کند از دغدغه رگهایش را
این تبر نیست اگر پس بکشد پایش را
شب درانداخته با پنجهی گرگت ای شهر!
شانه خالی نکن از بار بزرگت ای شهر!
معجزات تو همین بود، رهایت کردند
باز در آتش نمرود، رهایت کردند
شب مضاعف شد و فانوس حیاتت میسوخت
زیر شلاق، ستون فقراتت میسوخت
چند وقت است که ویران شدهای اما من ...
طعمهی گردنهگیران شدهای اما من ...
پای این قبله که در آتش و دود افتادهست
چند وقت است که شیطان به سجود افتادهست
آب در کاسهی خشم است، که خون خواهد شد
چشم اگر بازکنی «کن فیکون» خواهد شد
با فقط آه تو افلاک تکان خواهد خورد
کوه، در حافظهی خاک تکان خواهد خورد
نفس ویران شده در حنجرهی من ای قدس!
اولین خانهی بیپنجرهی من ای قدس!
شب آواره از آغوش تو بالا نرود
خون پاک تو، به حلقوم یهودا نرود
قوم نمرود در این مصر که غوغا نکنند
استخوانهای تو را طعمهی سگها نکنند
چنگ در گیسوی افروختهی باد بزن!
درد آوارگیات را، همه جا داد بزن
کوچههایت اگر از ابرهه و نیل پر است
آسمانت ولی از خشم ابابیل پر است
شهر من! سنگ تو خاصیت باران دارد
سنگ، خون جگر توست که جریان دارد
آخرین بار که گیسوی تو پرپر میشد
سنگ در مشت تو ای شهر، کبوتر میشد
تیغ، در دست خطرناکترین دژخیم است
نوبتی باشد اگر، نوبت ابراهیم است.
...بسم الله الرحمن الرحیم...
باسلام به شما دوست عزیز؛
از این هفته می خواهیم به یکی از مشکلاتی که جوانان گریبان گیر آن هستند بپردازیم.چند هفته ی آغازین به سراغ قرص های روان گردان می رویم و امید بر آن است که شما دوست عزیز بتوانین بر اطلاعات عمومی خود در مسائل مختلف بیفزایید.
با تشکر
اکستازی (Ecstasy) چیست؟
نام علمی اکستازی متیلندیاکسیـ اِن ـ متآمفتامین1 است. این ترکیب روانافزا بهطور . مصنوعی ساخته میشود.اِم دی.اِم آ ، ترکیب جدیدی نیست. نخستین بار در سال 1912 یک شرکت داروسازی آلمانی به نام مِرک با هدف ساخت ترکیباتی برای کنترل و مهار اشتها در افراد چاق، این ماده را تولید کرد. اما استفاده از آن تا اواخر دهة 1970 به تعویق افتاد. در این زمان، روانشناسان و روانپزشکان .اِم دی.اِم آ، را داروی مناسبی برای درمان اختلالات روانی و عاطفی معرفی کردند. این محصول در دهة 1980 از انبار کارخانهها خارج شد و مورد استفادة متقاضیان خیابانی خود قرار گرفت. در سال 1985، دولت امریکا مصرف این ترکیب را ممنوع اعلام کرد و مطالعات انجامشده در مورد حیوانات آزمایشگاهی در سال 1986، آثار مخرب اکستازی را بر سیستم عصبی نشان داد. ء